۱۳۹۱/۰۵/۰۹

آیا تنبیه بدنی منقرض شده است ؟

سول پاپایی / روزنامه آرمان شنبه 2اردیبهشت
وزیر آموزش و پرورش چند روز قبل به خبرنگار ان گفته بود : "تنبیه‌بدنی دیگر منسوخ شده است البته ممکن است در بعضی از نقاط کشور برخی افراد استثنائاً انجام دهند اما در اصل منسوخ شده است.وی ادامه داد: "اگر کسی تنبیه‌بدنی انجام دهد، خلاف قانون عمل کرده و مورد سؤال قرار می‌گیرد و عملی به شدت اشتباه است."حاجی‌بابایی اضافه کرد:" ممکن است معلم سرکلاس عصبانی شود و کاری انجام دهد که اشتباه باشد که البته این رفتار را توجیه نمی‌کنیم و معتقدیم که نباید به هیچ عنوان تنبیه‌بدنی در مدارس اتفاق بیفتد."وی با بیان اینکه تنبیه‌بدنی در مدارس به شدت کاهش پیدا کرده است، گفت: "باز هم سفارش‌ها بر این است که تنبیه‌بدنی صورت نگیرد".وزیر آموزش و پرورش با وجود اعتقاد به انقراض تنبیه  افزوده : "نمی‌توانم قول دهم که هیچوقت تنبیه بدنی اتفاق نیفتد زیرا انسان ممکن است که خطا کند اما امیدوارم صورت نگیرد".
بیان این جملات از طرف وزیرمحترم سخن تازه ای نیست و سال قبل هم ادعای انقراض تنبیه و برچیده شدن خشونت در مدارس با رسانه ها مطرح شده گردید ه است . قبل از هر چیزی  باید گفت ، تنبیه و چرایی آن از مباحث مهم در حوزه تعلیم وتربیت و نظام های اموزشی در جوا مع  گوناگون بوده و هست. یافته های جدید علمی نشان می دهد ، شدت وضعف تنبیه در نظام های اموزشی،  تنها متاثر از معلمان و مربیان نبوده و ارتباط مستقیمی با عوامل مختلف اجتماعی و شرایط فرهنگی کشور ها دارد .
بدون تردیدحذف تنبیه و هر گونه خشونت در مدارس ارزوی همه ی دلسوزان نظام اموزشی میباشد . زیرا اعمال خشونت در همه ی اشكالش از منظر انسانی و تربیتی  روشی منسوخ و مذموم است و تاثیرناخوشایند ی بر روح و جان فرد تنبیه شده می گذارد .
رشد اگاهی ها و اطلاع از قوانین موجب شده تا جامعه معلمی ،  از زشتی و ناكارامد بودن تنبیه بدنی  به خوبی باشد و اكثریت معلمان به تنبیه به عنوان یك "انتخاب "نگاه نمی كنند و از سر "اضطرار" و ناكارآمدی سایر شیوه ها کلاس داری هم،  مسئولانه دشواری های حرفه معلمی  را پذیرفته و از اعمال تنبیه بدنی  با بردباری وصبر خودداری می كنند.از نظرمعلمان و درقواعد حرفه معلمی ،تنبیه بدنی نه تنها ،  نشانه ای برای اقتدار معلم محسوب نشده بلكه معلمی كه تنبیه می كند از نگاه همكارانش ،معلمی ضعیف وناتوان دركلاس داری قلمداد می شود  .
 
وجوداین نگاه و نگرش به تنبیه در میان معلمان ، نشانه ی  بری بودن اكثریت معلمان از اعمال تنبیه بدنی است .
همیشه به هنگام این گونه اظهار نظر ها و ادعا های کلی ،  منتقدان و نمایند گان افکار عمومی ، در مقام پاسخگویی برامده و به بررسی مقوله تنبیه و علل و عوامل ان پرداخته و مدعی فراوانی تنبیه در مدارس می شوند و جالب این که هردو گروه برای انقراض یا فراوانی تنبیه در مدرسه ها بررسی و پژوهشی دقیق نکرده واماری علمی و قابل اتکا ندارند تا، به زبان امار و بر اساس عدد ورقم  به مخاطبان خود بگویند چه تعداد از 15میلیون دانش اموز ایرانی  تنبیه می شوند یا نمی شوند !
اگر منصفانه به موضوع نگاه کنیم باید گفت ، رشد آگاهی ها تا حد زیادی موجب کاهش تنبیه بدنی عریان و خشک در مدرسه ها شده اما طرح منقرض شدن تنبیه بیشتر به یک ادعا شبیه هست تا واقعیتی شیرین که در مدرسه ها اتفاق افتاده باشد . این گونه ادعا ها بیشتر می تواند ناشی شکاف بین ان چه در مدارس می گذرد با انچه که وزیر تصور می کند باشد . متاسفانه باید گفت چه حاجی بابایی قبول کند و چه قبول نکند مساله ای بنام تنبیه هم چنان در مدارس و جود دارد و مساله ای نیست که بتوان ان را انکار کرد .  اخبار تنبیه در مدرسه ها زمانی بگوش جامعه می رسد که به رسانه ها کشیده شود و زمانی به رسانه ها کشیده می شود که تنبیه به مرگ دانش اموزی یا نقص عضو او منجر گردد .شاید هم ما و اقای وزیر در تعریف تنبیه با هم اختلاف داریم و ایشان فلک کردن و ناقص کردن دانش اموزان را تنبیه می داند و ما خشونت های پنهان مانند، سیلی زدن ، کلاغ پر بردن ، مداد لای انگشت گذاشتن ، لگد زدن ، وسایل بچه هارا بر سر وصورتشان زدن ، تحقیر کردن ، گذاشتن القاب عجیب و غریب ، فریاد زدن ، محروم کردن از کلاس درس بکار بردن الفظ زنند ه،را تنبیه می دانیم . نمونه ها و مصداق هایی که  به شهادت دانش آموزان و اولیا هر روز بار ها وبار ها در مدارس اتفاق می افتد  . به نظر می رسد 
برای رسیدن به رویای انقراض تنبیه در مدارس  توجه به علل و عوامل ان جتناب نا پذیر است علل و عواملی که تنها نباید در مدرسه و کلاس های درس و روش های معلمان ان را جستجو کرد بلکه برای یافتن ریشه هایش باید نگاهی عمیق به خانه و اجتماع  وجامعه بیرون از مدرسه داشت وریشه های واقعی  تنبیه را درا نجا جستجو کرد و مورد واکاوی قرار داد .
نکته دیگر این که پرداختن به مسئله تنبیه با رویکرد حمایت صرف از دانش اموزان و نادیده گرفتن شرایط معلمان کمکی به حل مساله تنبیه نمی کند ، وقتی پای صحبت معلم ها می نشینی انها می گویند : در سال های اخیر بخش نامه ها  ومقررات زیادی در حمایت از حقوق دانش اموزان به تصویب رسیده است  كه بر اساس ان  تنبیه به هر شكل ممنوع است و مدیران مدارس نمی توانند دانش اموزان خاطی وقانون شكن را بیش از سه روز اخراج كنند  .كنترل و برخورد با دانش اموزان خاطی بسیار دشوار شده است . دانش اموزان با علم به این كه تنبیه بدنی جرم است ومعلم  حق ندارد به دانش آموز تكلیف زیاد بدهد و اخراج خودرا هم محال می بیند به خود اجازه می دهد نسبت به قوانین مدرسه وكلاس بی اعتنا باشد و حتی نسبت به  معلم بی حرمتی كند، از سوی دیگر معلم باید حافظ منافع اكثریت دانش اموزانی كه با انگیزه تحصیل به مدرسه می ایند باشد و از وقت و زمان به نفع اكثریت كلاس بهره ببرد و نظم را در كلاس بر قرار نماید تا بتواند رسالت معلمی خودرا به انجام برساند.  انها می گویند :متاسفانه کسی به نبود قدرت بازدارنده در برابر دانش اموزان خاطی در نظام اموزشی اشاره و تو جهی نمی کند و علی رغم این که همه قبول دارند همه چیز نسبت به سال های دور تغییر کرده هنوز قوانین تشویق وتنبیه در مدارس با شرایط امروزی سازگار نیست و کمکی به معلم ها نمی کند .از طرفی تنها بخشنامه  و دستور مبنی ممنوعیت تنبیه و اروزی  کردن  نمی تواند به حذف تنبیه و بوقل وزیر محترم انقراض ان کمکی بکند بلکه افزایش دانش معلمان و اشنایی انان با قوانین و مصداق های تنبیه ، کاست از تراکم دانش آموزی در کلاس های درس ، استفاده از تکنولوزی های نوین در امر آموزش ، شاداب سازی کحیط های مدارس ، پررنگ کردن جایگاه تشویق ، مدیریت مشارکتی با بهره گرفت از رای و نظر معلمان دراداره مدارس ، و ایفای نقش نهاد های مسئول دیگر ماند رسانه ها مساجد و خانواده ها می تواند به اموزش و پرورش و معلم ها کمک کند تا روزی از روز های خدا نگاه عمومی  جامعه درباره نظام آموزشی چنین قضاوت کند که : تنبیه بدنی در نظام آموزشی ما منقرض شده است ."  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر