۱۳۹۱/۰۵/۰۹

از ساندویچ رئیس تا سیلی پلیس !


رسول پاپایی /روزنامه اعتماد / سه شنبه دوم خرداد ماه   91

خبر ضرب وشتم يك معلم توسط پليس راه تفت در استان يزد را از طريق رسانه ها خواندم و متاثر شدم.
بنا بر گزارش آموزش و پرورش زارچ، اين اتفاق ناگوار بعدازظهر روز سه شنبه 19 ارديبهشت و در روز هاي پاياني هفته بزرگداشت مقام معلم رخ داده است. به هنگام برگشت دانش آموزان هنرستان شهيد مدني، ميني بوس دانش آموزان شركت كننده در اردو جهت ساعت زدن در ايستگاه پليس راه تفت توقف مي كند و دانش آموزي بازيگوش از پنجره ميني بوس با گفتن جمله «جناب سروان سلام» موجب عصباني شدن نيروي پليس مي شود. گزارش آموزش و پرورش زارچ مي افزايد، يكي از مربيان حاضر گفته: «نيروي پليس عصباني، با اجبار دانش آموز را از ميني بوس پياده مي كند و به داخل مقر پليس راه مي برد. پيگيري معلمان همراه بچه ها براي بازگرداندن دانش آموز به ميني بوس موجب مي شود دو نفر از نيروهاي پليس راه تفت شروع به ضرب و شتم يكي از معلمان پرورشي كنند و وي را در برابر چشم دانش آموزانش مضروب كنند.»رييس آموزش و پرورش زارچ هم كه پس از اين اتفاق در محل حادثه حضور پيدا كرده بود، گفته: «رشد جامعه مرهون زحمات معلمان است. پليس راه تفت با اين حركت، برخلاف سخنان فرمانده خود مبني بر سپاس از معلم عمل كرده است و اين حركت از كساني كه مسووليت نظم و امنيت جامعه را دارند، جاي بسي تاسف دارد.
»معاون پرورشي و تربيت بدني آموزش و پرورش زارچ هم گفته: «انجام اين عمل آن هم در برابر چشمان دانش آموزان، در شان پليس كشور اسلامي نيست وكساني كه ظرفيت برخورد با افراد مختلف را ندارند و فرق بين يك معلم و افراد ديگر را نمي دانند، صلاحيت مسووليت در پليس راه را ندارند.»
بدون ترديد بايد گفت كه اين گونه بي حرمتي ها به يك معلم آن هم در حال ماموريت و همراهي دانش آموزان محكوم است. در گستره تاريخ و در نگاه همه ملت ها، معلمان هميشه از حرمت و جايگاه رفيعي برخوردار بوده اند. گراميداشت شان و حرمت معلمان در فرهنگ ديني وملي ايراني ها اگر از ساير ملت ها بيشتر نباشد، كمتر هم نيست.
علاوه بر اين رعايت حرمت و احترام به معلم امري است كه معصومان و بزرگان دين به آن عمل كرده و ديگران را هم به آن سفارش كرده اند. امام علي(ع) احترام به معلم را در هر قشري از جامعه لازم مي دانست و به مسلمانان سفارش كرده است در هر مقامي كه باشند به معلم احترام بگذارند. «قم عن مجلسك لابيك و معلمك و لو كنت اميرا، به پاس پدر و معلم خود به پا خيز اگر چه پادشاه باشي».
نگارنده بر اين گمان است كه اين گونه حوادث زنگ خطري است كه نشان مي دهد معيار ارزش ها در جامعه به سرعت در حال تغيير است و شوربختانه بايد گفت، جايگاه و منزلت معلمي و حرمت علم در ميان غفلت و بي توجهي مسوولان، كمرنگ و معيار هاي ديگري جايگزين ارزش علم ومعلمي مي شود و برنامه ريزي ها و تصميم گيري ها و طرح هاي مختلفي كه تحت عناوين مختلف و عموما با شعار «تكريم و حمايت از معلمان» اجرا مي شود به بهبود شرايط معلمي كمكي نكرده است و به قول معروف حرمت امامزاده را بايد ابتدا متولي اش نگه دارد.
وقتي مدير آموزش و پرورش يك منطقه در تهران بعد از سه ساعت سخنراني، از معلم هاي نمونه مدارس خود با 30 هزار تومان و يك ساندويچ كالباس تقدير مي كند، از يك مامور پليس چه انتظاري مي توان جهت حفظ حرمت معلم و تكريم او داشت؟! اين گونه بي حرمتي ها به شان و منزلت معلمان و سكوت مسوولان آموزش و پرورش در تقبيح و نكوهش آن، بدون شك موجب دلسردي و ياس و نااميدي جامعه معلمي مي شود. كمترين تاثير گسترش و پررنگ شدن اين روحيه در ميان معلمان، بدون ترديد تربيت نسلي درمانده توسط آنها خواهد بود. معلم تافته يي جدا بافته از جامعه نيست و احترام به معلم و رعايت حرمت آنان از عهده مراسم هاي رنگ باخته دولتي مانند هفته معلم ساخته نيست بلكه احترام به معلم و حفظ حرمت او نيازمند اين است كه رسانه ها و به ويژه صداو سيما، جامعه را از مهم بودن نقش و عملكرد آموزش و پرورش و حرفه معلمي آگاه كنند و همه رسانه هاي ديداري و تصويري فرهنگ احترام به يكديگر را آموزش دهند. و آموزش و پرورش هم به اين توصيه مقام رهبري توجه كند كه «در آموزش و پرورش ميداندار معلم است» و با مشاركت دادن معلمان در تصميم گيري ها و برنامه هايي كه قرار است در مدرسه ها اتفاق بيفتد در عمل به دنبال احياي اقتدار و منزلت و كرامت معلمان باشد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر