۱۳۹۱/۰۵/۰۹

مشارکت معلمان با کدامین سازو کار؟


رسول پاپایی / روزنامه هدف اقتصاد / 12اردیبهشت 91
امروز روز معلم است ، فرصتی که به جامعه داده می شود تا برای یک روز هم که شده عمیق تر به مدرسه ونظام آموزشی و تعلیم وتربیت فرزندانش نگاه کند و درباره چالش ها و نقاط قوت و ضعف آن متفکرانه تدبر کند . روز معلم برای خود معلمان هم یک فرصت است . فرصتی که نگاه دولت و ملت را به دشوار های حرفه معلمی و کاستی ها وکمبود ها و مشکلات نظام اموزشی  جلب کنند . روز معلم برای دولت و مسئولان و برنامه ریزان هم یک فرصت است،  فرصتی است تا فارغ از همه ی ملاحظات پای درد دل ودل نگرانی ها ی جامعه ی معلمی مانند: (  شکسته شدن هیمنه و اقتدار معلمان ، فضا های اموزشی نا مناسب ، کمبود مزمن بودجه و اعتبار ، روش های تدریس مندرس و قدیمی ، به روز نشدن دانش حرفه ای معلمی ، محروم ماندن از آزمایشگاه وکتابخانه های مجهز ، فقدان تجهزات کمک آموزشی ،فرار نخبگان با هر فراخوان برای بازنشستگی قبل از موعد ، سیستم مدیریتی انقباضی ومداربسته حاکم بر نظام اموزشی ، مسلوب الاراده بودن مدیران ومعلمان در برابر بخش نامه ها ی دستوری ،  نگاه از بالا به مدرسه و معلم ، عدم مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها ، نگاه مصرفی به نظام آموزشی ، و مشکلات معیشتی و دغدغه های اقتصادی معلمان بنشینند و به دنبال پاسخ و چاره بگردند و از خود به عنوان دولتمرد و مدیر بپرسند ، به راستی برای بهبود شرایط حرفه ای و معلم ها وبالندگی نظام آموزشی و عقب نماندش از قافله روز دنیا ،  می خواهیم چکار کنیم ؟
یکی از دغدغه ها و گلایه های معلمان اجیاد طرح ها و تغیرات گوناگونی است که از بالا به مدارس دیکته می شود و معلم ها در تشخیص ضرورت اجرایی شدن و کم کیف تهیه و تدوین برنامه ها مشارکت داده نمی شوند انها می پرسند جایگاه مشارکت معلمان در تهیه و تدوین ان چه که قرار است در اموزش و پرورش بیفتد کجاست و علی رغم تاکید سند تحول و قوانین بالا دستی چرا کماکان نگاه به معلم و مدرسه از بالا ست و معلم ها در برنامه ریزی ها به بازی گرفته نمی شوند ؟   

احیای مرجعیت معلم با کدام سازو کار؟
نهاد های صنفی شاید مهم ترین تشکل مردم نهادی باشند که با هدف برقراری رابطه تعادلی و تعاملی با دستگاه اداری بوجود امده اند در کشور ما هم کارگران و مهندسان وپزشکان با بهره گیری از این شیوه ،هم به ایجاد تعامل و تعادل با دستگاههای اداری پرداخته و هم به عنوان صدای صنف به طرح مطالبات و خواسته های انان به دور از هیاهوو بازی سیاسی پرداخته اند .
 نگاهی به اموزش و پرورش کشور های پیشرفته هم نشان می دهد که در کنار دستگاه اداری کار امد و مدیریت صحیح منابع انسانی ومالی ، همیشه یک تشکل و "سازمان معلمی" قوی و گسترده وجود دارد که در تمامی بخشها ی مرتبط با نظام اموزشی و معلمان مورد مشورت قرار می گیرد .
در کشور ما هم همیشه مهم ترین برنامه ی وزیران،" مشارکت معلمان" در تصمیم گیری ها و توجه به نقش آفرینی انهااعلام شده است که اخرین مورد ان وعده وزیر محترم اموزش و پرورش حا جی بابایی تحت عنوان" مشارکت فراگیر معلمان و باز افرینی مرجعیت انان" بوده است .  حاج بابایی هم تا کنون در این خصوص نتوانسته یا نخواسته است تا ساز وکار مشخص و مدونی که به صورت فراگیر جمعیت کثیرمعلمان را در بر بگیرد نهایی کند وارتباط وزارت با معلمان را همچنان درحد دیدار های چهره به چهره و فردی باقی گذارده است و وزاتخانه همچنان از بازوی قدرتمند و توانمند نظرات و خواسته های متنوع فرهنگیان محروم باقی مانده است .ازطرفی گستردگی وزارت اموزش وپرورش و فراوانی معلمان هم موجب شده تا انان هم ، قادرنباشند  خواسته ها و مطالبات خودرادسته بندی شده به مسولان ارائه دهند.
 به نظر میرسد جهت بهرمندی از پتانسیل عظیم فکر واندیشه معلمان باید به د نبال ایجاد ساختاری مدون و فراگیربود که از یک طرف اولا :همه ی معلمان را در بر بگیردثانیا : به دنبال فعالیت های سیاسی با تابلوی صنفی و به نام معلمان نباشد ثالثا: استقلال خودرا از دستگاه اداری حفظ نماید . و از طرف دیگر هم ، دستگاه اداری نگاه سوظنی به فعالیت صنفی را به نگاه تعاملی تغییر دهد و استقلال چنین نهادی را به رسمیت بشناسد و توقع دنباله روی از ان را نداشته باشد .
 به هرروی ،سیر روبه رشد شکل گیری نهاد های صنفی و تجربه موفق کارگران و پرشکان و مهندسان در برخورداری ازتشکل صنفی و تعامل با دستگاه اداری نگرش نوین در عرصه نهاد های صنفی معلمان را می طلبد نگرشی که هنوز می توان منتظر بود تا شاید حاجی بابایی اغازگر دوره ی جدیدی از ان باشد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر