۱۳۸۹/۰۳/۱۰

به بهانه نمایشگاه کتاب

این یادداشت در: خبر گزاری  شهر

در نگاه اول ميزان استقبال و بازديد مردم از نمايشگاه کتاب حکايت از کثرت کتابخوان ها و فرهنگ شدن مطالعه و کتابخواني و رونق نشر و چاپ و فراواني کتابفروشي ها در ميان ما ايراني ها دارد. و همين فراواني بازديدکننده است که چون نقل و نبات تكيه كلام زبان متوليان فرهنگ و مجريان برگزاري نمايشگاه مي شود و به زودي به عنوان سند موفقيت نمايشگاه و تاثير شگرف آن در رشد کتابخواني، و دستيابي به اهداف پيش بيني شده تيتر روزنامه ها خواهد شد.

به راستي کدام يک واقعيت عرصه فرهنگ و کتابخواني و نشر و مطالعه ما هستند؛ ازدحام جمعيت در نمايشگاه و آمار ميليوني بازديد کننده ها يا منحصر و مختصر شدن بازار کتاب و نشر ايران در قسمتي از يک خيابان به نام انقلاب؟، واقعيت فرهنگ و مطالعه و کتابخواني ما کدام يک است؛ انبوه جمعيتي که به نمايشگاه مي آيند و شکل آن را به فروشگاهي بزرگ تبديل مي کنند يا هر پنج سال و دو ماه خواندن يک کتاب توسط يک ايراني؟، به راستي واقعيت حال و روز کتابخواني و رونق اقتصادي چاپ و نشر، خيل عظيم بازديد کنند گان نمايشگاه است يا سرانه تيراژ دو هزار کتاب براي هر عنوان در ايران و مقايسه حسرت بار آن با سرانه 70 هزار براي هر عنوان کتاب در کشوري چون مصر؟

حقيقت روزگار کتابخواني ما انبوه مشتاقاني است که در سالن هاي مزدحم نمايشگاه مي بينيم يا سرانه غم انگيز مطالعه 8 تا 10 دقيقه در ايران و مقايسه آن با سرانه 45 دقيقه يي در دنيا؟، واقعيت کتابخواني و مطالعه ايرانيان را آمار بازديدکنندگان از نمايشگاه بدانيم يا اين آمار تلخ که از هر 10 ايراني يک نفر يک جلد کتاب خريداري مي کند؟، به راستي واقعيت کتاب خواندن و اهل مطالعه بودن ايراني ها را در بازديد کنند گان نمايشگاه بدانيم يا در سرانه نيم درصدي خريد کتاب در سبد هر خانواده ايراني؟، واقعيت فرهنگ، مطالعه و کتابخوان بودن ايراني ها را آمار هر دقيقه چند صد هزار بازديد کننده از نمايشگاه قرار دهيم، يا اين واقعيت تلخ که از ميان 70 ميليون ايراني فقط يک ميليون و 29 هزار نفر عضو کتابخانه ها هستند؟

کاش يک بار هم که شده، در مقوله هاي فرهنگي حداقل فرهنگي برخورد کنيم و واقعيت ها را قرباني نکنيم، و قبول کنيم که نمايشگاه کتاب به تفرجگاه و فروشگاه بزرگي تبديل شده است. و بپذيريم که تعميق ابعاد اجتماعي و فرهنگي و شرکت در نشست ها و برنامه هاي خاص فرهنگي و ديدار با اهل نظر و رصد تازه هاي نشر، و گفت وگو با اهل قلم اهداف گمشده نمايشگاه شده اند و بپذيريم که رشته اتصال نويسنده ناشر و خواننده در نمايشگاه کتاب ضعيف شده و رو به پارگي نهاده است. و ايمان بياوريم که نمايشگاه به تغيير نگرش نسبت به کتاب و تغيير ذائقه ايراني ها از شنيدار به ديدار و خواندن، تغييري ايجاد نکرده است. و قبول کنيم که نظام آموزشي ما مبتني بر جستجو و تحقيق و پژوهش و جستجو در منابع نيست و اين واقعيت فرهنگي که مدرک گرايي و شيوه هاي سنتي و مندرس آموزش در مدارس و دانشگاه ها باعث شده ذوق مطالعه و طعم تحقيق و مزه خواندن و لذت جست وجو کردن براي دانش آموزان و دانشجويان ما طعمي مبهم و گس باقي بماند. و يار مهربان با نامهرباني روزگاري که بر او مي گذرد همچنان جايي در سبد خانواده ها ندارد و بدون انکه وقت خود را در آمار کتابخواني و مناقشه هاي مردان سياست در کم وزياد کردن ان تلف کنيم کلاهمان را قاضي کنيم و بپذيريم که، اگر ما حتي نصف اين حضور شگرف هم کتابخوان داشتيم، اکنون بايد پر رونق ترين بخش اقتصاد مان ، نشر و چاپ و تاليف کتاب باشد و به جاي رستوران ها و فست فود ها و مجتمع هاي تجاري گوناگون شاهد کتابفروشي هاي بزرگ و کوچک باشيم و حال و روزمان بهتر از اينها مي بود که هستيم. و باور کنيم که براي رسيدن به آنچه در اين حوزه آرزو داريم، ناچاريم که؛ طرحي نو در اندازيم.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر