این یاداشت در: خبــــر آنلایـــن
یکی از مشکلات آموزش وپرورش چگونگی سامان دادن به وضعیت نیرو ی انسانی می باشد . معضلی که تصمیم گیری ها و قانون گذاری های مجلس شورای اسلامی هم نتوانسته است به سامان یافتن آن در این وازتخانه کمک شایانی بکند .
درسال۸۳ نمایندگان مجلس هفتم با الزام اموزش و پرورش به استخدام رسمی چهل هزار نیروی حق التدریسی تلاش کردند تا این وازراتخانه را در سامان دهی نیرو ی انسانی کمک کنند . این اقدام باعث تشویق نیروهای جدید برای ورود به آموزش و پرورش از روزنه حق التدریسی شد.
چند سال بعد علی احمدی با اعلام اینکه پانصد و بیست هزار نفر نیروی قراردادی در صف ورود به آموزش و پرورش ایستاده اند شگفتی نمایند گان مجلس و فرهنگیان را برانگیخت و نشان داد که علت نابسامانی و ضعف مدیریت منابع انسانی و سریالی شدن ان ریشه در خانه دارد و آن هم فقدان یک سیاست کلی ، ووحدت رویه و برنامه ی بلند مدت در چگونگی و چرایی جذب و استخدام نیرو است.
رویه جاری در آموزش و پرورش بی اعتنایی به نگاه کارشناسی و نیاز سنجی متناسب با واقعیت های کلاس های درس و مدارس و به تبع ان اصل شدن سلیقه وزیر و دیگر مدیران در باز یا بسته ماندن دروازه های اموزش وپرورش است.
تا چند ماه قبل علی احمدی سیاست کو چک شدن آموزش وپرورش را دنبال میکرد و حتی استخدام های جدید را مساوی با نابودی اموزش وپرورش می دانست و امروز وزیری دیگر با کمتر از نیمسال حضور ، سیاست در های باز و استخدام ۴۰۰۰۰نفرار طریق آزمون و در کنار الزام به جذب ۶۰ هزار نیروی حق التدریس را در این وازتخانه دنبال می کند .
این سیاست های متناقض نمونه ای روشن از سلیقه محوری و وزیر محوری و در حاشیه ماندن نگاه کارشناسی مبتنی بر، امار و واقعیتها در ساماندهی نیروهادر اموزش وپرورش است
کلمه حق التدریس یاد اور بی سر وسامانی و سوء تدبیر در مدیریت نیرو ی انسانی در اموزش وپرورش است . حق التدریسی ها معلمانی هستند که به دلیل کمبود نیرو هر سال بر تعدا شان افزوده شده و طی سال های اخیر مطالبه انها جهت تعیین وضعیت و استخدام رسمی و چگونگی پاسخ گویی به ان یکی از مهم ترین چالش های این وازرتخانه در دولت های مختلف بوده است .
درست زمانیکه حق التدریس ها می رفتند، تا کا بوس این جمله علی احمدی که (ا ستخدام حق التدریس ها برابر با انهدام آموزش و پرورش است ) را با قانون مجلس شورای اسلامی مبنی بر الزام آموزش وپرورش به استخدام 60 هزار حق التدریس طی 5 سال ، به فراموشی بسپارند، خبر استخدام 40 هزار نیروی آزاد و نادیده گرفتن سال ها حضور در کلاس و اشتیاق به استخدام موجب نگرانی و اضطراب ودلسردی شان، از تصمیمات و سیاست های آموزش وپرورش شده است
اگر آموزش و پرورش به نیرو های متخصص نیاز مبرم دارد، بهتر بود اول از مناطق خواسته می شد، معلم های حق التدریس متخصص خود را شناسایی و تخصص های مورد نیاز خودرااز میان انان جذب می کردند. و در صورت عدم رفع نیاز و نبود تخصص مورد نیاز در جمع انها ، به نیرو های اماده در بازار کار فراخوان داده می شد .
اکنون که با همکاری مجلس و دولت مشکلات بودجه و ردیف استخدام رفع گردیده و دروازه های وزارتخانه برای استخدام باز شده، ایا بهتر نبود اول این معضل چندین وچند ساله به سامان می رسید وردیف های استخدامی که قرار است به چهل هزار نیروی خارج از بدنه ی آموزش و پرورش داده شود به معلمان سختی کشیده حق التدریس اختصاص می یافت ؟
سالها تجربه معلمان حق التدریس در حالی نادیده گرفته می شود ، که قرار است با 176 ساعت ضمن خدمت عده ای راروانه کلاس ها و مدارس کنید ؟ حال که تابلوی ورود ممنوع علی احمدی برداشته شده ، چرا حق تقدم حق التدریسی ها نادیده گرفته اید وسبقت از انان را مجاز دانسته اید؟
حاجی بابایی عزمش را جزم کرده است تا مرد استخدام ها در اموزش وپرورش لقب بگیرد و گمان می کند با ورود نیرو های جدید و۱۷۶ساعت انواع اموزش های کوتاه مدت به انها می تواند جان تازه ای به اموزش و پرورش بدمد . به نظر می رسد هنوز هم کلاس درس ومدرسه ومعلم کانون توجه و برنامه ریزی و رکن رکین تحول به شمار نمی ایند.
آموزش وپرورش امروز قبل از ورود نیروی جدید وفربه تر شدنش تشنه ی دمیدن جان تازه ای در شیوه های تدریس و روشهای معلمی و همراه شدن با تحولات سریع جهانی و به روز شدن دانش حرفه ای وباز اموزی معلمان و اشنا نمودن انان با روشهای جدید تدریس و تجهیز کلاسها ی درس به وسایل کمک آموزشی ومالتی مدیا است . امرحیاتی و مهمی که در هیاهوی عطش انجام کار های بزرگ گم شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر