۱۳۸۹/۰۳/۱۰

کوچ اجباری حق التدریس ها به ابتدایی

حق التدریس ها بعد از سال ها سردرگمی در میان وعده ها وبخشنامه های گوناگون می رفتند که با خبر استخدام ۲۶۰۰۰نفریشان کامشان را شیرین و خاطرشان را شاد ببیند.

اما این جمله ی وزیر آموزش وپرورش که :(حق التدریس هایی که استخدام می شوند فقط در مقطع ابتدایی مشغول تدریس می شوند). و (درتهران هم هیچ حق التدریسی استخدام نمی شود) . کافی بود که خبر را مزمزه نکرده کامشان تلخ و خاطرشان ازرده گردد . پیش شرطی که وزیر برای حق التدریسها گذاشته است مو جب شگفتی است .

حاجی بابایی گفته بود (از نگاه من ابتدایی همه چیز آموزش وپرورش است). همچنین او یکی از مهم ترین برنامه های وزارتش را استخدام نیروی متخصص برای ابتدایی اعلام کرده بود. بی تردید اجبار معلمانی که سال ها در مقطع متوسطه و راهنمایی تدریس کرده اند و در کار و تدریس خود متخصص شده اند کوچاندنشان به ابتدایی و گذراندن یک ضمن خدمت با انان نشانی از تربیت نیروی متخصص برای ابتدایی ندارد. و هدر دادن سرمایه های انسانی است.

بر کسی پوشیده نیست که ابتدایی اساس رشد و بالندگی و زیر ساز آموزش وپرورش است . در نظام های اموزشی هم تلاش براین است تا کودکان و روح تشنه ی دانستن و یادگیریشان را به دست معلمانی بسپارند که به حرفه وشغل و معلمی خود عشق بورزند تا بتوانند به پشتوانه ی ان ذوق به اموختن و شوق زندگی کردن را در گوشت وپوستشان جاری وساری کنند . اما این که ما معلمی را که سال ها در مقطعی دیگر تدریس کرده و هیچ اشنایی با محیط و حساسیت های دوره ابتدایی ندارد با اهرم از دست ندادن فرصت استخدام و رسمی شدن با اکره و از سر ناچاری به حضور در مدارس ابتدایی مجبور کنیم هیچ نشانی در مهم وهمه چیز بودن ابتدایی در ذهن تصمیم گیرند گان ندارد .

میزان رغبت و علاقه مندی به شغل و محیط در موفقیت یا عدم موفقیت آن حرفه هم تاثیر انکار ناپذیری دارد . ابتدایی و تدریس در آن قبل از تخصص نیازمند عشق به بچه ها و کودکان و علاقه به مقطع ابتدایی دارد . تحویل دادن روح های مستعد و حساس کودکان به معلمانی که این بار نه از بد حادثه که به اجبار وزیر و ترس از رسمی نشدن به این مقطع می ایند با در راس بودن و همه چیز بودن ابتدایی تضاد عجیبی دارد و اثار زیان بارش بگونه ای است که سالها بعد دردی بر درد های اموزش و پرورش اضافه خواهد کرد .

باید قبول کنیم مدیریت منابع انسانی و سامان دهی نیروها در اموزش وپرورش بگونه ای است که حتی انان که از دور هم دستی بر اتش ندارند اذعان می کنند در ورای استخدام های اموزش وپرورش یک فکر روشن و سیاست مبتنی بر نیاز سنجی و برنامه و کار کارشناسی وجود ندارد و امید به سامان دهی آن به وسیله ی حاجی بابایی هم امیدی کمرنگ است .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر