۱۳۸۸/۰۷/۱۴

چاپ شده در روزنامه روزنامه اعتماد
اول : مهر امسال هم مانند مهر گذشته دانش اموزان و معلمان در حالی در مدرسه ها حاضر شدند که وزیر اموزش و پرورش معروفترین چهره ای بود که نامش درلیست غایبان روز اول ثبت گردید . غیبتی که بیش از انکه تنها نشان از نبود وزیری درراس امور اموزش و پرورش باشد ، نشانه ای از فقدان برنامه و هدف گذاری و نبود راهبرد در این وزارتخانه و نا مشخص و پرابهام بودن جایگاه وشان و وزن، اموزش وپرورش در نگاه و تفکرات دولت است
دوم : در اخرین ماه تعطیلات تابستان بار ها مسولین اموزش و پرورش از امادگی کا مل این وزارتخانه و مدیران مناطق و مدارس جهت باز گشایی مدارس خبر داده و حتی با افتخار و اطمینان از نو اوری جدید ی مبنی بر الزام مدیران مدارس به تنظیم برنامه درسی در شهریور، و ورود با برنامه دانش اموزان در اول مهر با رسانه ها سخن ها رانده بودند . اکنون که بیش از یک هفته از باز گشایی مدارس می گذرد و در حالی که مجلس ووزارت در خصوص اجرا یا اصلاح یا حذف طرح سامان دهی مشغول رایزنی هستند . در بسیاری از مناطق و مدارس نه تنها خبری از ان امادگی کامل و تدوین برنامه هفتگی در تابستان وشروع مهر با برنامه نیست که جابجایی دیر هنگام بسیاری ازمدیران (که مورد اشاره مهدی شهریاری نماینده مجلس هم قرار گرفته است) وعدم پیش بینی ساعات تدریس و کمبود دبیر در برخی دروس مو جب شده که بسیاری از مدیران نا امید از پی گیر ی های تلفنی برای تکمیل کادر معلمان خود بار ها وبارها مسیر مدرسه تا اداره را طی کرده تا امادگی کامل مدیران مناطق هم به این شکل به چالش کشیده شود .این ناهماهنگی وعدم امادگی مسولین ادرات در این روز های بی وزیری تا انجاست که در برخی مناطق ، معلمانی که موافقت اداره با بازنشستگی قبل از موعد شان را از اردیبهشت و خرداد در دست داشته و به تبع این موافقت برای زندگی بدون گچ و تخته سیاه خود برنامه ریزی کرده و حتی برخی از انها جغرافیای زندگی خود را هم تغییر داده بودند .با فراخوان عجیب و غریبی مواجه شدند که در کمتر از 4 روز به اغاز سال تحصیلی از مدیران مدارس خواسته شده تا: به علت کمبود نیروی اقا و عدم موافقت با بازنشستگی قبل از موعد به انان اطلاع دهند تا جهت سازمان دهی به اداره متبوع مراجعه نمایند . حکایت عجیبی شده است ساماندهی به این نابسامانی ها در اموزش وپرورش .گویی امار وارقام و حساب وکتاب و علم مدیریت و پیش بینی و..مفاهیمی هستنند که معنای خود را از دست داده اند .این اتفاقات زمانی عجیب به نظر می رسد که اکنون بیش از 7 سال است که داستان نیرو های مازاد در آموزش و پرورش بعد رسانه ای بخود گرفته و هنوز برای ان فراوانی چاره ای اندیشیده نشده بحث از کمبود نیرو و بی تو جهی به موافقت خود با بازنشستگی قبل از موعد و عدم توجه به برنامه ریزی معلمی که او را بازنشسته اعلام کرده اند و  فراخوان مجدد او برای ادامه کار و خدا را چه دیدی شاید تا یکی دو ماه دیگر هم بازنشستگی مجدد و تکرارمکرر قصه بی برنامگی و روز مرگی
سوم : نابسامانی در این وزارتخانه به اینجا ختم نشده ، مهر ماه 83 مجلس محترم با بکار گیری 40 هزار معلم حق التدریس موافقت و بکار گیری هر گونه نیروی جدید در اموزش وپرورش را منوط به تصویب هئیت وزیران و بر جذب معلم از طریق مراکز تربیت معلم تاکید می کند .یکسال از تصویب یک فوریت طرح احیا و تقویت مراکز تربیت معلم هم گذشته اما کمیسیون اموزش وتحقیقات مجلس بی هیچ تو ضیحی از اوردن طرح به صحن مجلس خودداری کرده است . در این میان سر پرست اموزش وپرورش در اقدامی که حتی وزیران هم انجام نداده اند ، به ادرات اجازه می دهد که با تشکیل شر کت های خدمات اموزشی معلمان خود را از داوطلبان ازاد جذب نمایند .اقدامی که علاوه بر تعارض با قانون چگونگی جذب نیرو در این وزارتخانه، مو جب نارضایتی و سر خوردگی و ناامیدی خیل عظیمی از نیرو های حق التدریس گردیده است . و علاوه بر سر خوردگی و نارضایتی معلمان حق التدریس مو جب وهن شغل معلمی و نادیده گرفتن شان و جایگاه این شغل و بی تو جهی به مختصات ولوازم حرفه ای معلمی ماند دانش معلمی ، مهارتهای تدریس و ظرایف و اخلاق گردیده است و صلاحیت معلمی را تا حد جستجوی ان در خیابانها و یافتن ان در آژانس های خدماتی پایین اورده و توهین اشکار و تیر خلاصی به منزلت و مقام معلمی شده است .
چهارم : انچه بیان شد بخشی از نابسامانی های اموزش و پرورش در روزهایی که همه از طرح ساماندهی سخن می رانند میباشد. اما نباید فراموش کرد یکی از مهم ترین راهای برون رفت اموزش وپرورش از وضعیت فعلی کو چک کردن و کم حجم کردن ساختار اقیانوسی این وزراتخانه است .و بر معلم ها ست که از کو چک سازی اموزش و پرورش حمایت وبا ان همراهی کنند . و سخنی با مدیران و تصمیم گیر ندگان که اجرای هر طرحی هر چند زیبا و به سامان در اموزش وپرورش علاوه بر همرایی معلمان قبل از اجرایی شدن نیازمند اماری ست که امروزه حتی مدیرکل امور اداری ازان بی اطلاع است . امار دقیق منابع انسانی در اموزش و پرورش و اگاهی از تعداد دقیق نیرو های فعال ، مامور ، معذور و حتی ابتکار در شناسایی نیرو های مجبور و تسهیل شرایط خروجشان و تکیه بر واقع بینی و دور کردن اموزش و پرورش از نگاه سیاسی و مکانی برای پاسخ گویی به بیکاران.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر