بدون شک سید محمد خاتمی نه تنها انسانی دوست داشتنی است که در عرصه سیاست ایران هم یک استثنا و چهره ای خاص به شمار می رود .و به زعم نگارنده توانایی و پتانسیل سید برای نظام و کشور وملت در بیرون از عرصه سیاست رسمی به مراتب بیشتر و مفید تر میباشد که در مجالی دیگر به دلایل ان خواهم پرداخت . و موفقیت ایشان را حتی در صورت پیروزی در انتخابات کم دانسته به همین علت می گویم :
ای کاش خاتمی نمی آمد .
علت این ای کاش من و عدم استقبال از آمدن این سید دوست داشتنی به دلایل زیر است:
1- در اینکه خاتمی انسانی صادق و سیاستمداری مهم است شک نیست ، اما فضای امروز جامعه ایرانی علاوه بر چهره خندان و و عبای شکلاتی و واژه های تساهلی و تسامحی به برنامه و مانیفست احتیاج دارد برنامه ای که خالی از مبهم گویی و کلی گویی باشد و قابلیت نقد را داشته باشد ، که سید و اصلاح طلبان قطعا همچنان برای این مهم طرحی نیندیشیداند و بیان مبانی اطلاح طلبی در ماههای اخیر بعد از سالها نشانی است از نبود برنامه و استراتژی در میان اصلاح طلبان و به این دلیل:
کاش خاتمی نمی آمد
2- در اینکه خاتمی چهر ه ای مهم است شک نیست ،اما سالهاست جنگ زر گری راست و چپ و تنشهای میان آنها این حقیقت را نمایان می کند که مردم و جامعه امروز به ارامش و دور شدن از این هیاهو ها بیش از هر چیز احتیاج دارند و دور شدن جامعه از دعواهای داخلی برای مردم و کشور به یک نیاز تبدیل شده است و آمدن خاتمی یعنی شعله ور شدن این تنور. دقت کنید خاتمی هنوز نیامده ایران پاکستان شده و سید بی نظیر بوتو و به این دلیل می گویم
کاش خاتمی نمی آمد
3- اقای خاتمی در سخنرانی های اخیر خود و در پاسخ به سیل در خواستها جهت حضور در انتخابات خود را باز نشسته از سیاست دانست و هم ایشان فرمود که بهتر است که کسی بیاید که حساسیت نسبت به او کمتر باشد ، اما سید نیامده تنور انتخابات و اتنقامات را گرم کرده است.آیا آقای خاتمی در طول سالهای دور از پاستور حساسیتها را نسبت به خود از بین برده و اقداماتی در راستای اعتماد سازی با برخی ارکان نظام انجام داده که موجب کاهش حساسیتها و اعتماد شده که مردم از ان بی اطلاع اند ؟ یا انان که به او حساس بوده اند از موضع خود کوتاه امده و ازدعوت کنند گان سید به انخابات شده اند ؟ ایا خاطره افتتاح فرودگاه امام (ره) و ننشستن اولین هواپیما از یاد سید بزگ پاک شده است؟؟ اگر اذعان دارید که اش همان اش کاسه همان کاسه است ، پس
کاش خاتمی نمی آمد
4- بدون تردید روز هایی که مجلس و دولت از آن خاتمی و اصلح طلبان بود ، راکسی فراموش نکرده است . و همه خوب به یاد دارند که اصلح طلبان چگونه با در دست داشتن مجلس و دولت حتی یک قانون یا لایحه در جهت افکار اصلاح طلبانه و همسو با کسانی که به انها رای دادند به تصویب نرسانند . حال که امروز مجلس یک مجلس اصول گرا میباشد و یاران خاتمی بیش از هر زمان دیگری در قوه مقننه در اقلیت اند چگونه می خواهند برنامه نداشته را به پیش ببرند و در جهت رشد روحیه اصلاح گری و بسط دموکراسی ساز و کار قانونی تصویب کنند ؟؟؟ آیا ناتوانی در اصلاح قانون مطبوعات و توقیف فله ای مطبوعات و پس گرفتن لوایح دوقلو به زودی فراموش شده است ؟ ایا رویا رویی خاتمی با یک مجلس اصولگرا جز شروع بحث ها و مجادله ها و تنشها و تحمیل هزینه ها بر مردم نیست ؟ و به این دلیل هم کاش خاتمی نمی آمد
5- اصلاح طلبان در سالهای حضور در پاستور و ناتوانی در ایجاد تغیرات اصلاح گرایانه و عدم پاسخ گویی به رای دهندگان رئیس جمهوررا مفتخر به لقب و عنوان تدارکاتچی کردند . آیا در ساختار قدرت تغیراتی ایجاد شده است ؟ ایا دایره اختیارات ریس جمهور بر اساس قانون اساسی بیشتر شده است ؟ کاش کسی به مردم می گفت : این همه شوق و ذوق و هزینه و سعی و تلاش برای تداراکاتچی بودن چیست ؟ یا آیا قدرت سید بیشتر شده است ؟ اگر پاسخ این سوالها بی جوابی است ،کاش خاتمی نمی آمد
6- خاتمی و یارانش همیشه بحران سازی رقیب را مهم ترین عامل ناکامی خود و بی پاسخ ماندن خواستهای مردم می دانستند و نگذاشتنند هماره مهم ترین و ساده ترین و مردمی ترین دلیل نا کار امدی اصلاح طلبان بوده است . شما را به خدا ایا تغیر خاصی در مهره چینی حریف در ساختار قدرت یا در نهادهای قدرت شده است که مردم ندیده و اصلاح طلبان دیده اند ؟ در برابر این منطق قوی که : انانکه نگذاشتنند اینبار هم نمی گذارند . خاتمی چه پاسخ و راهکاری دارد؟ اگر ندارد ، کاش خاتمی نمی امد
کاش نمی آمد و برای روز مبادا بیرون از عرصه سیاست داخلی برای ایران مفید می ماند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر