۱۳۸۸/۰۶/۲۲

درد مشترک

به بهانه سخنان وزیر آموزش و پرورش در جمع نمایندگان فراکسیون فر هنگیان بدون تردید سخنان علی احمدی در جمع فراکسیون فرهنگیان، مهم ترین، شفاف ترین و معلمی ترین سخنانی است که بر زبان یک وزیر آموزس و پرورش در سالیان گذشته رفته است . این سخنان سرانجام این واقعیت را آشکار ساخت که وزیر و تیم ستادی و مدیریتی اموزش و پرورش هر کس که باشد نمی تواند خود را تافته جدا بافته از واقعیتهای بدنه و ساختار جامعه معلمان کشور بداند . بغضی که امروز در گلوی وزیر گیر کرده است، سالهاست که در گلوی معلمان شکسته شده و تبدیل به فریاد شده و حتی وزیری ان را به تعلیق و تبعید و زندان فرستاد ه است و تبری جستن وزیر و دور نگه داشتن خود از انبوه مشکلات حاکم بر ساختار آموزش و پرورش و جامعه معلمی و دوجداره کردن شیشه های وزارت برای نشنیدن صدای شکسته شدن استخوان معلمها وپریدن روح نشاط و جاذبه از مدارس ، امرروز به جایی رسیده که پس از احساس بد معلم بودن در میان معلمها ،وزیرمعلمها هم خود را ذلیل الوزرا احساس می کند . شاید نکته مبارک و فرخنده این بغض در گلو گیر کرده و تنها شیرینی این شجاعت و شهامت وزیر در بیان این سخنان، این باشد که :
امروز( وزیر و معلم) و( وزارت و مدرسه) به یک حقیقت رسیده ا ند و آن حقیقت وجود درد در آموزش و پرورش است . دردی که سالها ست معلمان ان را فریاد می کنند و وزیران انکار دردی که وعده در مانش،هر بار نانی و نامی و مقامی برای دیگران داشته دردی که نشاط و جذابیت و علاقه را از جان مدرسه وشغل معلمی دزدیده و اکنون بغضی در گلوی وزیر شده است ، تا وزیر نمادی از معلمان له شده درانبوه مشکلات حاکم بر ساختار عرصه تعلیم وتربیت و مدرسه و معلم باشد . شاید اگر احمدی هم ردای وزارت را بیش از خودش و مصلحت را بیش از حقیقت دوست می د اشت ، امروز وزیر ومعلمها این گام بزرگ را بر نمی داشتند و به این نقطه حساس ( درد مشترک) نمی رسیدند . اکنون هر کس وزیر شود، درد آلود است و پر از فریاد ، خواه از جنس مهر ورزان باشد، خواه از اصلاح طلبان ،خواه از چپ وخواه از راست او هر کس باشد و نامش وزیر اموزش و پرورش باشد با معلمانش یک اشتراک مهم دارد ، احساس درد و هر دو در گلو یک چیز دارند ، بغض . بی شک این دو( وزارت و معلمان ) اگر بخواهند ،می توانند دیگران را هم به این درد دچار کنند تا تلخی و بی رحمی آن را احساس کنند و به ان دچار شوند ، مگر نه اینکه دچار یعنی عاشق ،اگر انان هم دچار شوند عاشق میشوند ، عاشق دبستان ،عاشق تخته سیاه روشنی ، عاشق معلم و عاشق مدرسه و دیگر کسی به وزیر معلم ها هم نخواهد گفت ،به مسایل جدی تر بپرداز و درد معلم و وزیراو، جدی ترین دغدغه همه میشود و از عشق به خدمت یا عطش قدرت هم که شده طرحی نو در انداخته و بنیان این درد را بر می اندازند .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر