۱۳۸۸/۰۶/۲۲

سیاست زدگی در آموزش وپرورش

سالهاست آموزش و پرورش به عنوان فراگیر ترین نهاد اجتماعی عرصه آزمایش و خطا و بخت آزمایی بازیگران سیاسی شده است . نبود هدف گزاری های بلند مدت و مناسب ، در آموزش و پرورش موجب شده که این وزارت خانه از رشد کیفی مناسب ، کار آمدی در هویت سازی ، و بستر سازی جهت نهضت و خیزش علمی و به روز آوری و آموزش معلمان متناسب با تغیرات جهانی و از همه مهم تر تغییر دید و نگاه مسولان به آموزش و معلمی و... رورز به روز دورتر شود و کلاف اوضاع واحوال در ان بگونه ای پیچیده شود که امروز حتی وزیر آموزش و پرورش شدن هم دل شیر می خواهد و مرد کهن . بدون شک این بی برنامگی و نبود مدیریت کارآمد و سلیقه محوری و سیاست زدگی را در کمبود بودجه مکرر وسنتی ،انبوه معلمان مازاد و استخدامهای بی رویه و غیر کارشناسی و از همه مهم تر در حذف و اضافه های نهاد پرورشی به وضوح وروشنی می توان دید . انچه در خصوص نهاد پرورشی میتوان اشاره کرد این است که با گذشت 30 سال هنوز آموزش و پرورش نمی داند که دانش آموزی که در سن کودکی در مهد کودکها یا دبستان به عنوان عضو وعنصر ورودی خود می پذیرد در پایان دوره پیش دانشگاهی یا دبیرستان چگونه خروجی و با چه ویژگی ها و خصوصیات شهروندی واجتماعی و اخلاقی و رفتاری و دینی باید باشد و غایت و هدف از پرورش ، در ابعاد فوق چگونه پرورشی است . و سازکار وابزار رسیدن به این غایت و مطلوب نا معلوم و گنگ چیست و کدام است ؟ نگارنده بر این باور است که متولیان آموزش و پرورش باید باور کنند که این نوع مدیریت ها و حذف واضافه ها و روش آزمایش و خطا دیگر نمی تواند پاسخگو ی نیاز های کودکان و نوجوانان عصر اینترنت و ماهواره و رسانه های گوناگون باشد و معلم یا مربی که مهمترین و بیشترین کارش چسباندن پوستر و تراکت و ...است هم ابزار و عامل خوب و کار آمدی برای رسیدن به حداقل مطلوب هم نمی تواند باشد . انچه امروز می تواند در پرورش ابعاد وجودی دانش آموزان و رسیدن به حداقل مطلوبها موثر باشد ، بهره گیری از مدیریت برنامه محور و دانش محور و و مومن به هدف گذاری بلند مدت و داشتن معلمان متخصص است . ودر این میان یقینا معلم متخصص و اهل مطالعه و آگاه به مسایل روز مهم ترین عامل توسعه و تعمیق آموزش و پرورش است . معلم یا مربی که به تغیرات سریع در جامعه و تاثیرات شگرف رسانه های ارتباطی بر روح وجان مخاطبانش (دانش آموزان) آگاه باشد و نسبت به نیازهای جدید و همیشه در تغییر انها بی تفاوت نباشد . اری امروزه رسیدن به ارمانها و اهداف مطلوب پرورشی در کودکان و نوجوانان محقق نمی شود مگر انکه معلمان و آموزش و پرورش بتوانند زمینه و فرصت های گوناگون در اختیار فراگیران قرار دهند تا آنها بتواند علایق و سلایق متنوع و گوناگون خود را در مدرسه بیابند و روش و برنامه های اجباری جای خود را به فرصتهای گوناگون و اختیاری دهد . دیگر اینکه مهندسی دوباره فعالیت های پرورشی و نقطه گذاری بلند مدت و مطابق با توان و قدرت فراگیران و تخصص معلمان و دوری از سیاست زدگی و بازیهای سیاسی می تواند نقش مهمی در رسیدن به ارمانها و مطلوبهای آموزش و پرورش داشته باشد در این میان دور کردن فضای تنش از مدارس و اضطراب زدایی از شغل معلمی و تامین حداقل های اقتصادی و معیشتی برای معلم ومربی را نمی توان به فراموشی سپرد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر