۱۳۹۱/۰۵/۰۹

دانش آموز ها از بی تدبیری می سوزند


رسول پاپایی / روزنامه اعتماد / شنبه 8ابان 90

اول :بی مقدمه، تاسف آورواند وهناک است که، تنهابه فاصله تنها چند روز پس از پرداخت دیه صورتهای نازنین وبی لبخند دانش آموزان روستای "دردود زن فارس" که یادآوریش هردلی را آزرده خاطر می کند خواننده این خبر هستیم که :
آتش سوزی در خوابگاه یک دبیرستان جان دو دانش آموز را گرفته و موجب شده سه انش آموز دیگر جدال درد آوری را با مرگ آغازکنند .
خبر ها حکایت از ان دارد که ،بر اثراتصال سیم های برق درخوابگاه دانش آموزی دبیرستانی درچا بهار دو دانش آ موز به نام های " قاسم حیرتی "و "قنبر قریب" بر اثر شدت جراحات جان داده و سه دنش آموز دیگر به نام های" بر هان الدین بلیده"" فرشیددرزاده "" جمال رئیسی" دچار سوختگی شدید شده اند .
این بار آتش سوزی بر اثر سقوط" بخاری  قطره چکانی" و "چراغ علا الدین" نبوده است . بر اساس اولین نظریه آتش نشانی استفاده  همزمان بچه ها از اتو و دستگاه چایی ساز مو جب اتصال سیم های برق خوابگاه شده حادثه ای که در اولین ماه های سال تحصیلی زنگ هشدار جهت بهسازی و بازسازی مدارس و کلاس های درس و ایمن سازی ان را به صدا در آورده است .
دوم :  منصافانه باید گفت تابستان که می شود بسیاری از مدیران مدارس و همکارانم ساعتها وقت و توان خود را علی رغم کمبود منابع مالی صرف تجهیز و اماده سازی مدارس و رفع کمی ها و کاستی ها می کنند .  وقوع این حوادث علی رغم تلخیشان نباید مو جب قضاوت های خارج از جاده انصاف در خصوص همه ی مدیران و معلمان  شود. وهر چند مدیرروابط عموی اداره کل آموزش و پرورش سیستان و بلو چستان گفته :" این دبیرستان  وابسته به دانشگاه چابهار بوده و آموزش و پرورش فقط مدیر انها را تعیین می کند و این گونه دبیرستان ها هیچ گونه وابستگی به آموزش و پرورش ندارند بلکه آموزش عالی متولی انهاست " باید گفت وابسته بودن مدارس به مراکز و نهاد های دیگر به هیچ وجه از نقش" نظارتی" ومسئولیت آموزش و پرورش نکاسته وهم اموزش و پرورش و هم وزارت علوم باید  باید پاسخگو باشند .   
سوم :سال 83 در مدرسه سفیلان چهار محال بختیاری واژگون شدن بخاری نفتی جان 13 دانش موز و معلم سربازشان را گرفت . حادثه ای تلخ که افکار عمومی را جریحه دار ساخت و بعد از گذشت سال ها همچنان یادآوریش دل را ریش و خاطر هر انسانی راپریش می نماید .
سال 89سیم های برق خوابگاه مدرسه چاه رحمان در همین زاهدان بر اثر پوسیدگی اتصال پیدا کرد و مو جب آتش سوزی شد وجان دانش اموزی بنام "مراد نارویی" را گرفت و 14 دانش اموز دیگر را مصدوم کرد .آن روز گفته شد نزدیک به 100 دانش اموز را درسالنی 48 متری جا داده بودند و اگر نبود لطف ورحمت خدا مشخص نبود چه تعداد از این بچه ها قربانی می شدند . پس این حادثه اولین حادثه از نوع خود نبوده که با اما واگر بخواهیم برآن سر پوشش گذشته و با وعده ووعید منتظر فراموشی ان بمانیم .
چهارم : جدی ترین وعملی ترین واکنش در این حوادث ، بعد از حادثه تلخ سوختن 13 دنش اموز و معلمشان در سفیلان دیده شد ان جا که دولت لایحه ای را تنظیم و به مجلس هفتم برد تا بر اساس آن چهار میلیارد دلارازحساب صندوق ذخیره ارزی برای نوسازی و تجهیز مدرسه ها برداشت کند تا معادل ریالی ان را به سازمان نوسازی مدارس بدهد .اما فروکش شدن احساسات و افکار عمومی تاخیر در سر نوشت لایحه را مو جب شد و دو سال بعد درسال 85 این لایحه به تصویب مجلس رسید . در برنامه  پنجم توسعه هم  سازمان نوسازی مدارس مکلف شده است تا سال 92تمامی مدارس تخریبی را نوسازی کند وضریب ایمنی مدارس را برای بچه ها بالا ببرد. آن روز هم گذشت و انقدر مسائل" مهم تراز "مدرسه و دانش موزبود که ، 5سال بعد، از چهار میلیارد دلار تصویبی دو هزار میلیارد تومان در اختیار این سازمان قرار داده شود. رئیسی رئیس سازمان نوسازی از اعتبار اعلام رضایت کرد و وقول داده که تکلیفی را که بر نامه پنجم توسعه ، سازمان نوسازی را مکلف کرده تا سال  92عملی کند و مدارسی را که روزگاری از انها به عنوان" بمب های ساعتی" یاد کرده بود برای همیشه خنثی سازد،وعده ای که با توجه به کندی رسیدگی به مدارس به نظر بلند پروازانه می اید   .
پنجم : بعد از همه ی این حوادث همیشه غلیان احساس و نطق اتشین نماینده ها و دستور پی گیری حادثه ووعده برخورد  با مسببان و مقصران مجموعه ی واکنش هایی بوده که دیده شده والبته با فروکش کردن احساسات و کاسته شدن از فشارافکارعمومی اب از اب تکان نخورده و حداکثر عکس العمل ها هم  تنبیه و تذکر و اخطار به معلم و مدیر بوده است گویی تنها همیشه در هر حادثه و پیش امدی" معلم ومدیر" نقش دارند و هیچگاه هیچ "مسئولی"  دراین تلخکامی ها نقش ندارند تا به خاطر کوتاهی در نظارت یا ضعف درمدیریت  بر کنار شده و یا با پذیرفتن قصور و کوتاهی شجاعانه استعفا دهد یا عذر خواهی خشک و خالی نمایند و نشان دهد که در آموزش وپرورش مسئولان هم می توانند معلمان خوبی برای همتایان خود باشند .  ؟
به نظر میر سد  که پرپر شدن این بچه ها وقربانی شدنشان در آتش بی تدبیری ها و ضعف مدیریت ها و بیم و هراس تکرار ان تنها بر اثر نبود" بودجه و پول" نیست بلکه مانند بسیاری از بخش های دیگر آموزش و پرورش مشکل را باید در نا کارامدی" مدیریت ها" وضعیف بودن" کنترل ها "و نبود "نظارت" های دقیق و واقعی جستجو کرد .
به راستی ، ایا نباید پرسید ،مرگ دانش آموزی بر اثر تنبیه بدنی در زاهدان ، رخت  بستن لبخند وزیبایی ز چهره" سمانه" و "پریسا "و "رضا" در سال 85، کباب شدن "قانع" و" قنبرها" تا  چه زمانی تداوم خواهد داشت ؟ اگر خدای نکرده ، زلزله ای همانند ان چه که در کشور های دیگر رخ می دهد اتفاق افتد ، مدارس ما تا چه حد در برابر ان مقاوم خواهند بود؟ ایا دلخوش بودن به مانور زلزله و ..راهکاری اطمینان ساز برای مراقبت از سلامت کو دکان ونوجوانان است؟و نهاد ها وشهرداری ها و سازمان های فنی و مهندسی در بهبود ایمنی و مقاوم سازی مدرسه ها چه نقش و کارکردی دارند؟
http://www.etemaad.ir/Released/90-08-07/279.htm

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر