۱۳۹۱/۰۵/۰۹

رسول پاپايي/روزنامه اعتماد، 5شهریور 90
شهريور به ميانه هاي راه خود مي رسد و دانش آموزان و معلمان هم آخرين روز هاي تابستاني خود را سپري مي كنند. تابستان امسال مدارس و معلم ها هر چند مانند سال هاي اخير بدون وزير نمانده اند و با وزير به استقبال سال جديد مي روند اما سردرگمي و بلاتكليفي شان از مهر هايي كه بدون وزير بوده اند بيشتر است و تضاد قول و فعل و شكاف ميان طرح ها روي كاغذ تا واقعيت اجرا به بدترين شكل ممكن مديران مدارس را به زحمت انداخته است.
مسوولان آموزش و پرورش هميشه از اينكه وزارتخانه به جاي مدارس تصميم گيري كند، انتقاد كرده و خواهان مشاركت معلمان و مدارس در تصميم گيري ها بوده اند. به گونه يي كه وزير آموزش و پرورش لقب «صف» را به مدارس داده و خواهان مشاركت «صف و ستاد» در برنامه سازي و تصميم گيري درباره مسائل نظام آموزشي بوده است. شكاف بين ستاد و صف با اين سخنان زيبا پر نشده و معلمان و مديران شاغل در «صف» تضاد عجيبي در حرف و عمل «ستاد» مشاهده مي كنند، و همچنان تصميمات در «ستاد» گرفته مي شود و مدارس و معلمان همچنان به عنوان مجري صرف باقي مانده اند. شوربختانه بايد گفت، هرچه مسوولان آموزش و پرورش از طرح ها و برنامه هايشان به عنوان لوازم حركت در مسير «تغيير بنيادين» داد سخن سر مي دهند اما در عمل و به هنگام اجرا توسط اهالي «صف» سطحي بودن و دور بودن اين طرح ها با واقعيت هاي موجود در مدارس، بيشتر نمايان مي شود: تا آنجا كه عباسپور، رييس كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي انتقاد مي كند. هدف وزير و دوستان ستاد هرچه باشد به عنوان يك نفر از اهالي «صف» لازم است به برخي از اين موارد اشاره كنم شايد كه بيان آن كمكي به برنامه ريزي ها در آينده داشته باشد:

در حالي كه چند هفته به آغاز سال تحصيلي مانده، سردرگمي و بلاتكليفي، اين روز ها بدجوري مديران مدارس و معلمان را كلافه كرده است. با وجود تاكيدات فراوان براي بسياري از مدارس ابتدايي در نوبت صبح، فضاسازي صورت نگرفته است و بسياري از مديران راهنمايي نمي دانند مهر نوبت صبح هستند يا بعدازظهر و انتقال اين بلاتكليفي به والدين از اعتماد خانه به مدرسه مي كاهد.
در حالي كه مديران مدارس سازمان مدرسه خود و برنامه درسي معلمان را بر اساس شش روز كاري در هفته تنظيم كرده و يك نسخه آن را به ادارات مناطق فرستاده اند، در بي خبري معاون آموزش وزارت، مديركل شهر تهران طرح تعطيلي پنجشنبه ها را در تمام مدارس پايتخت رسانه يي مي كند و با اعلام اينكه اين مدارس دو روز در هفته تا ساعت 14:30 فعاليت خواهند داشت، موجب تحير و شگفتي فرهنگيان مي شود و تمام رشته هايي را كه مديران براي برنامه ريزي و معلمان براي تنظيم ساعت و ايام كاري و خانواده ها براي نظم دادن به امور خود بافته اند، يك جانبه تبديل به پنبه مي كند. اقدامي كه موجب مي شود رييس كميسيون آموزش مجلس لحنش را عتاب آميز تر كند و بگويد: «مجلس دلايل مخالفت با طرح تعطيلي پنجشنبه ابتدايي ها را اعلام كرده اما آموزش و پرورش به جاي تامل و رفع نقايص، فرافكني كرده و اعلام كرده است همه مدارس شهر تهران از اول مهر پنجشنبه ها تعطيل هستند.»
آموزش و پرورش از نگاهي خاص به پيش دبستاني ها و مهدكودك ها به درستي انتقاد مي كند و از اينكه در اين مراكز به جاي آموزش هاي لازم، به نوآموزان رقص آموزش داده مي شود و موسيقي پخش مي شود شكايت مي كند و در يك كشمكش نفس گير با بهزيستي تملك بر مراكز پيش دبستاني و نظارت بر منابع آموزشي اين مراكز را بر اساس مصوبه كميسيون آموزش مجلس محترم، از آن خود مي كند و در حالي كه انتظار مي رود در فرصت داده شده در جهت رفع نواقص گفته شده و ايرادات گرفته شده به توليد محتواي بپردازد و منابع آموزشي را تهيه و تدوين كند تا در اختيار مربيان قرار بگيرد، باز هم در مقام عمل و در مقام اولين سياستگذاري خود به اقدامات سطحي روي آورده و دستور العمل تفكيك جنسيتي نوآموزان دختر و پسر را در مراكز پيش دبستاني تهيه و تدوين مي كند تا نشان دهد براي كار هاي سطحي و شبه سياسي مهدكودك و راهنمايي و دبيرستان هيچ فرقي با هم ندارند.
آموزش و پرورش از سويي بسيار پررنگ درباره مدارس قرآني تبليغات مي كند و تاكيد دارد مدرسه ها بايد جايي براي زندگي باشند كه در آن كتابخانه، آزمايشگاه، كارگاه، سايت كامپيوتر و نمازخانه مكمل كلاس درس محسوب شوند و بر خط قرمز بودن شكستن تراكم تعداد دانش آموزان در كلاس هاي درس در مقام سخن تاكيد مي كند، اما در مقام عمل از مديران مدارس مي خواهد جهت اجرايي شدن طرح فعاليت مدارس در نوبت صبح از همه ظرفيت هاي فيزيكي جهت ايجاد كلاس هاي جديد استفاده كنند و تجربه نشان مي دهد كه در اين تلاش براي ظرفيت سازي هميشه نمازخانه، كتابخانه، آزمايشگاه، كارگاه، و سايت هاي كامپيوتر نخستين قرباني هاي فشار بر مديران هستند: امري كه موجب مي شود مدرسه ها تبديل به مكان هايي خشك و بي روح و فاقد هرگونه جذابيت شوند و تا شعار مدارسي براي زندگي فاصله يي بيشتر از ديروز داشته باشند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر