۱۳۸۹/۰۳/۱۰

شیوع شپش در مدارس ونقش آموزش وپرورش

این یاداشت در : خـبــرآنـــلایــن

شیوع بیماری شپش سگی در مدارس شمال شهر پایتخت، بار دیگر نگاه ها را متوجه امر بهداشت و سلامت در مدارس نمود.

در حالی که کارشناسان بهداشت شیوع بیماری شپش را تنها مختص فصل سرما و به خصوص مناطق جنوب شهر و کمتر برخودار از رفاه و بهداشت می دانند، شیوع این بیماری در اواخر بهار و در مناطق نسبتا مرفه شهر باعث بروز حدس و گمان هایی در مورد این پدیده شده است.

در ایران آمار دقیقی از مبتلایان به شپش وجود ندارد، اما میزان ابتلا در بین دانش آموزان دختر بیشتر است. از جهت جغرافیایی هم مناطق محروم تر مانند ایلام، چهارمحال ‌و بختیاری، خراسان ‌رضوی، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، لرستان و هرمزگان آسیب پذیری بیشتری دارند.

تماس برخی از مدیران مدارس منطقه 2 تهران با خانواده‌های دانش‌آموزان پیش‌ دبستانی و ابتدایی و هشدارشان نسبت به شیوع شپش علی رغم غیر انتفاعی بودن مدارس و بر خورداری از سیستم کنترل بهداشت باعث غافلگیری خانواده‌ها شده است.

هر چند عده ای نگهداری سگ در خانه ها و شیوع این بیماری را به هم مربوط می دانند اما برخی کارشناسان می گویند، بعید به ‌نظر می‌رسد که شیوع شپش در مناطق شمال‌ شهر مربوط به نگهداری سگ‌ در آپارتمان ها باشد.
نهادینه کردن رعایت بهداشت و توجه به سلامت جسم و روان بدون تردید از کانال آموزش و پرورش می گذرد. اما به تنهایی از آموزش و پرورش ساخته نیست و نیازمند همکاری و مساعدت همه بخش ها به خصوص مجلس و وزارت بهداشت با این وزارتخانه است.
هر چند وقت یک بار خبرهایی از انعقاد تفاهم نامه ها و قراردادها یی، بین آموزش و پرورش و وزارت بهداشت به گوش می رسد. زنگ سلامت در مدارس نواخته می شود. اما به نظر می رسد این کارها بیشتر تبلیغاتی، مقطعی و سلیقه ای است و نهاد تعلیم و تربیت همچنان در امر نهادینه کردن فرهنگ بهداشت تنهاست.

بر اساس قانون برنامه چهارم توسعه باید آموزش و پرورش به ازای هر 750 دانش آموز یک مربی بهداشت داشته باشد. آموزش و پرورش همچنان از کمبود 14000 مربی بهداشت سخن می گوید. کمبودی که حتی اختصاص سهمیه 5000 نفر مربی در طرح استخدام این روزهای آموزش و پرورش آن را به طور کامل حل نمی کند.
نا چیز بودن سرانه بهداشت مدارس و اختصاص نیافتن ردیف استخدامی خاص به تامین مربی بهداشت موجب شده تا هشتاد درصد مدارس کشور از مربیان بهداشت بی بهره باشند و ما همچنان با رویای مدارس ایمن، سالم و بهداشتی مطلوب، فاصله زیاد داشته باشیم.
اگر چه آموزش و پرورش رویکرد فعلی خود را ارتقا کمی و کیفی بهداشت جسمانی و ورود به تجهیزبهداشتی مدارس می داند. اما تجربه نشان داده است که این حساسیت ها به امر بهداشت و سلامت جسمانی و روانی دانش آموزان مقطعی بوده و بیشتر به هنگام شیوع یک بیماری و رسانه ای شدن آن بوده است و نرم نرمک به فراموشی سپرده می شود.
آموزش و پرورش باید علاوه بر سرویس های دستشویی مدارس توجه به دیگر شاخص های بهداشت مانند نور، صدا، ارگونومی میزها، صندلی ها، تراکم جمعیتی وضعیت گرمایش و سرمایش مدارس هم اهتمام نماید.
دولت و مجلس باید به کم و کیف شاخص های بهداشت و سلامت در مدارس حساس باشند و بودجه خاص بهداشت و سلامت به آموزش و پرورش اختصاص دهند. ارگان ها و وزارت خانه ها و نهادهای ذیربط را به همکاری با آموزش وپرورش الزام کنند و این وزارت خانه را تنها نگذارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر