۱۳۸۸/۰۶/۲۲

حذف نمره ،یار شاطر یا بار خاطر

چاپ شده در روز نامه اعتماد دوشنبه ۴ خرداد ۸۸ مهم ترين رويداد رسمي در نظام آموزشي کشور را اين روز ها مي توان حذف نمره از دوره ابتدايي و تغيير نظام ارزشيابي، از صفر تا 20 به صورت توصيفي دانست؛ نظام جديدي در ارزشيابي يادگيري که اجرايي شدن آن در سال تحصيلي آينده از سوي متوليان امر آموزش اعلام شده است. اين نوشته تلاش دارد از زواياي مختلف به بررسي اجمالي اين تحول مهم در نظام آموزش و پرورش ايران بپردازد. نظام آموزش و پرورش ايران در حيات 80 ساله خود هماره از نگاه تيزبين منتقدان و کارشناسان تعليم و تربيت در امان نبوده است و يکي از مهم ترين انتقاداتي که آموزش و پرورش ما هميشه با آن مواجه بوده است، تاکيد بيش از حد آن بر نمره و توجه به کميت و بي توجهي به کيفيت ياد گيري بوده است. که منجر به سوق دادن آموزش و پرورش به حفظ محوري و هدايت فراگيران به کسب 20 به جاي يادگيري بوده است. منتقدان نظام ارزشيابي نمره يي سال هاست مي گويند ارزشيابي يادگيري و فراگيران بر اساس نمره، هيچ کمکي طي ساليان متمادي به بهبود کيفيت روند آموزش در بين يادگيرندگان نکرده است و فلسفه آموزش و پرورش را که درک مفهوم و آموختن براي بهتر زندگي کردن است، به حفظ محوري و نمره گرايي منحرف کرده است. آنها از فرهنگ شدن تلاش براي کسب 20 و به تبع آن کودک آزاري نا خواسته در خانه ها با هدف رسيدن به 20، تاکيد معلمان و دانش آموزان بر محتواي کتاب هاي درسي به جاي توجه به اهداف آموزش و پرورش، حاکميت مطلق نمره به عنوان شاخص و ملاک پيشرفت تحصيلي دانش آموز، کم شدن بهداشت رواني و افزايش استرس و اضطراب ناشي از کم شدن نمره و نگرفتن 20 در محيط ياد گيري، منحصر شدن تشويق و تنبيه به کسب يا عدم کسب نمره و غافل شدن معلمان و اوليا از ساير شايستگي هاي اجتماعي، رفتاري، جسمي و عاطفي دانش آموزان، پرورش نيافتن قدرت خلاقيت و ابتکار و کشته شدن روح مطالعه، پژوهش و تحقيق و نياموختن کار تيمي و تمرين نکردن فعاليت گروهي، علاوه بر کميت گرايي در ياد گيري به عنوان دلايل مهم مخالفت چندين و چندساله خود با نظام ارزشيابي مبتني بر نمره مي دانند. و به اين مهم اعتقاد دارند که اگر مي خواهيد نظام آموزشي را بهبود ببخشيد، شيوه ارزشيابي و سنجش را اصلاح کنيد. در اين ميان متوليان و سياستگذاران امر آموزش و پرورش هم بيکار ننشسته و از سال هاي پاياني دهه 70 تاکنون تلاش هايي در جهت پاسخ به اين انتقادات و بهبود نظام آموزشي به کار بسته اند که در اين راستا به تصويب آيين نامه امتحانات دونوبتي به جاي سه ثلثي، اجرايي شدن ارزشيابي مستمر، اجراي پيش آزمايشي و آزمايشي ارزشيابي توصيفي و سرانجام تصويب اجرايي شدن ارزشيابي توصيفي مي توان اشاره کرد. در کتابچه راهنماي اجراي ارزشيابي توصيفي به قلم دکتر محمد حسني هدف سياستگذاران از تدوين، آزمايش و اجرايي شدن اين طرح در محور هاي زير خلاصه شده است که همسويي با ديدگاه منتقدان ديرينه نظام ارزشيابي نمره يي در آن مشهود و تا حد زيادي موجب رضايت آنان مي شود؛ «بهبود کيفيت فرآيند ياددهي و ياد گيري، حذف فرهنگ بيست گرايي، حذف حاکميت مطلق امتحانات در پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، افزايش بهداشت رواني محيط ياددهي و ياد گيري.» همان گونه که مشاهده مي شود، اهداف سياستگذاران از اين طرح تا حد زيادي از دغدغه و نگراني منتقدان کاسته و نکته ظريف تر اينکه يافته هاي پژوهشکده تعليم و تربيت آموزش و پرورش هم بر دست يافتن به بيشتر اهداف پيش بيني شده و پاسخ به دغدغه هاي مطرح شده را از جمله نتايج اجراي آزمايشي اين طرح مي دانند و بر اين اساس متوليان تصميم به اجراي رسمي و فراگير ارزشيابي توصيفي در دوره ابتدايي گرفته اند. اکنون با توجه به زمان بسيار کم (حدوداً سه ماهه) اين پرسش مهم مطرح است که حال که قرار است معلم و ديدگاه و مشاهدات و نظر کارشناسي او تنها عامل صلاحيت دار جهت تاييد پيشرفت تحصيلي دانش آموزان و ورود يا عدم ورود او به پايه بالاتر باشد تا چه ميزان مديران مدارس و معلمان با قواعد و ظرايف و مکانيسم اداري اين طرح آشنا شده اند؟ طراحان اين طرح به خوبي مي دانند که ايجاد تحول در يک نظام آموزشي با تغيير دادن يک عامل از عوامل موثر در فرآيند ياد گيري محقق نمي شود و از سويي نيک آگاهند که تغيير در نظام ارزشيابي تنها به عنوان يک عامل از عوامل فرآيند ياد گيري مستلزم ايجاد تغييرات در ساير عناصر است. بنابراين اين پرسش مهم مطرح است که رابطه اين تغيير با ساير عناصر اصلي برنامه درسي و ميزان و چگونگي تغيير آنها کدام است؟ آيا گذراندن يک دوره چندساعته مي تواند پشتوانه و ضامن اجراي موفقيت آميز اين طرح مهم براي رسيدن به اهداف متعالي پيش بيني شده باشد؟ آيا در مدت سه ماه مي توان ذهنيت نمره گراي خانواده ها را تغيير داد تا از فشار آنها بر مدرسه و معلم و تاثير آن در اعلام مشاهدات و نظر کارشناسي دقيق و واقعي او، جلوگيري کرد يا از تاثيرات مستقيم و غيرمستقيم آن بر قضاوت معلم کاست؟ راهکار و ابزار صيانت و حمايت از معلم ها در جهت اعمال نظر واقعي و کارشناسي، در برابر اعتراض اوليا و مدير آن مدارس کدام است؟ بدون ترديد ارزشيابي توصيفي براي تحول آفريني به ابزاري غير از مداد و ورقه امتحاني و خودکار قرمزرنگ تصحيح، نياز دارد ابزار و وسايلي مانند فضاي آموزشي مناسب، بازديد هاي هدفدار علمي، کارگاه ها و آزمايشگاهي براي تجربه کردن، کتاب ها و کتابخانه هايي براي خواندن و پژوهش کردن و روش هاي نوين و تازه معلمي و تکنولوژي آموزشي و از همه مهم تر تعداد مناسب و کم فراگيران در يک کلاس، آيا متوليان امر و سياستگذاران پيش بيني زمينه ها و زيرساخت ها و ابزار و لوازم ذکر شده را براي اجراي اين طرح زيبا کرده اند يا با عدم بستر سازي مناسب و بي توجهي به لوازم و سخت افزارهاي لازم و فرهنگ سازي نکردن در ميان خانواده ها و آماده نکردن معلم ها و مدارس بايد از هم اکنون پيش بيني کرد اين طرح هم همانند بسياري از طرح هايي که بدون توجه به بستر سازي و تهيه مقدمات و لوازم، اجرايي شده اند يار شاطري براي آموزش و پرورش نخواهد بود و تنها بار خاطر معلم و مدير و مدرسه و وزير خواهد شد؟به اميد آنکه شاهد متحول شدن همه جانبه نظام آموزش و پرورش باشيم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر